بررسی همگرایی جهانی شدن با حکومت جهانی امام مهدی

نویسنده

استاد مرکز تخصصی مهدویت و پژوهشگر پژوهشکده مهدویت و موعود گرایی انتظار پویا.

چکیده

«همگرایی جهانی شدن»، به عنوان زیر ساخت حکومت جهانی امام مهدی موضوعی است که این مقاله به آن پرداخته است. شناخت الگوی مناسب، یا کشف آن برای ایجاد آمادگی به منظور حرکت به سوی ظهور، مسئله‌ای ضروری است. هدف از اجرای این تحقیق، ارائه شاخصی است مناسب، برای ارزیابی هماهنگی جهانی شدن به عنوان اتفاقات پیشاظهور با حکومت جهانی امام مهدی. تحلیل جهانی شدن در سه حوزه سیاسی ـ اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی نشان می‌دهد این رخداد به عنوان وقایع پیش از ظهور می‌تواند با جهانی شدن حکومت امام مهدی همخوان باشد. عبور جوامع بشری از مرزهای جغرافیایی و گرایش خرده فرهنگ‌ها به فرهنگ مشترک، به عنوان شاخصی مهم؛ نوید بخش حرکت جوامع به الگویی واحد برای اداره جهان است. این حرکت با پشت سر گذاشتن تدریجی اختلافات و رسیدن به یک جایگاهی مشترک و همگانی؛ زیرساخت گرایش به حکومت جهانی امام مهدی است.

کلیدواژه‌ها


عنوان مقاله [English]

Examining the convergence of globalism with the one-world government of Imam Mahdi

نویسنده [English]

  • Sayyid Mujtabā Maˈnavi
Professor at the Mahdism Specialized Center; Researcher at the Mahdism and Messianism Research Center
چکیده [English]

"Globalism convergence", as the infrastructure of Imam Mahdi’s global government, is the subject has proceeded in the present article. Knowing a right model, or discovering it, for the purpose of moving towards the advent of Imam Mahdi is a necessary issue. The aim of this research is to provide a suitable indicator for evaluating the coordination of the globalization as one of the emerging events in the pre-Appearance era with the global government of Imam Mahdi (pbuh). The analysis of globalization in three political-social, cultural, and economic fields shows that this event, as one of the events before the Imam’s advent, can be consistent with the universal Imam Mahdi’s ruling. As an important indicator, ignoring the geographical borders by human societies and also the tendency of subcultures to a common culture, it promises the progress of societies to a single model for governing the world. This movement gradually overcomes differences and reaches a common position as a common tendency towards the world government of Imam Mahdi (pbuh).

کلیدواژه‌ها [English]

  • globalism
  • Mahdism
  • global government of Imam Mahdi
  • globalization

بررسی همگرایی جهانی شدن با حکومت جهانی امام مهدی

سید مجتبی معنوی[1]

چکیده

«همگرایی جهانی شدن»، به عنوان زیر ساخت حکومت جهانی امام مهدی موضوعی است که این مقاله به آن پرداخته است. شناخت الکوی مناسب، یا کشف آن برای ایجاد آمادگی منظور حرکت  به سوی ظهور، مسئله‌ای ضروری است. هدف از اجرای این تحقیق، ارائه شاخصی است مناسب برای ارزیابی هماهنگی جهانی شدن به عنوان اتفاقات پیشاظهور با حکومت جهانی امام مهدی. تحلیل جهانی شدن  در سه حوزه سیاسی ـ اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی نشان می‌دهد این رخداد به عنوان وقایع پیش از ظهور می‌تواند با جهانی شدن حکومت امام مهدی همخوان باشد. عبور جوامع بشری از مرزهای جغرافیایی و گرایش خرده فرهنگ‌ها به فرهنگ مشترک، به عنوان شاخصی مهم؛ نوید بخش حرکت جوامع به الگویی واحد برای اداره جهان است. این حرکت با پشت سر گذاشتن تدریجی اختلافات و رسیدن به یک جایگاهی مشترک و  همگانی؛ زیرساخت گرایش به حکومت جهانی امام مهدی است.

واژگان کلیدی: جهانی‌شدن، مهدویت، حکومت جهانی امام مهدی، جهانی سازی. 

 

 

مقدمه

فرایند «جهانی‌شدن»، به واسطه‌ پیشرفت شگفت‌آور فناوری‌های ارتباطی، روند گسست فضا و مکان را شتاب بخشیده و رشته‌های پیوند ‌زننده، فضای اجتماعی با مکان و سرزمین معینی را بیش از پیش گسسته است. بدین ترتیب، امر اجتماعی از دایره تنگ و محدود مکان رهایی می‌یابد و در فضایی بسیار فراخ گسترش پیدا می‌کند.

«جهانی‌شدن» از جمله اتفاقاتی است که نیم قرن گذشته مطرح شده و فرصت‌ها و چالش‌های متعددی را پیش روی ادیان و مکاتب بشری قرار داده است. مهم‌ترین اتفاق در پی جهانی شدن، ادغام مرزهای سرزمینی و فرهنگی و اعتقادی است. در حقیقت گسستن مرزهای سرزمینی و توسعه قلمرو، همان چیزی است که متولیان این امر دنبال آن هستند. (شولت، 1382ش، ص 47-50). رابرستون دریافته است که ادیان را باید اولین مطرح کننده همگرایی خرده فرهنگ‌ها و متحد کننده دین‌ها با هم دانست. از دیدگاه او، ادیان جهانی با مراتبی متفاوت از صراحت، مبلّغ جهان واحدی بودند. (رابرتسون،1380، ص361). تأکید بر وحدت و همگرایی جوامع و فرهنگ‌ها در جهانی شدن، این مسئله را همخوان و هماهنگ با مهدویت جلوه داده است و از منظر محققان، می‌تواند زمینه‌ساز ظهور و یا حداقل همخوان با مسائل پیشاظهور باشد. رحیم کارگر و امید درویشی با بررسی تاثیرات سیاسی جهانی‌شدن‌ بر زمینه‌سازی انقلاب جهانی حضرت مهدی4،  جهانی شدن را مثبت ارزیابی کرده  و به این نتیجه رسیده‌اند که فرصت‌های متعددی در آن برای تحقق انقلاب جهانی امام مهدی وجود دارند.  (انتظار. ش 52، ص 113 ). رحیم کارگر با تحلیل توسعه فرهنگی در عصر ظهور و چشم انداز آن در جامعه منتظر. جهانی شدن را حرکتی  کمی و تا حدی کیفی و منجر به توسعه فرهنگ هماهنگ با عصر ظهور می‌داند (انتظار، ش 45، ص 7). به رغم تلاش قابل سپاس پژوهشگران، همخوانی جهانی شدن موجود با حکومت جهانی امام مهدی در صورت شکست این جریان، بررسی نشده است. به همین لحاظ، این پژوهش به آن پرداخته و تلاش شده است به همخوانی جهانی شدن به عنوان تفکری راهبردی و ایده محور، نه فناورانه محور با مهدویت بنگرد.        

جهانی‌شدن از منظر لغوی

«جهانی‌شدن» از نظر لغوی برابرنهاد واژۀ «globalization»- برگرفته از لغت «globe»- است. لغت «globe» در معانی کُره، گوی، کروی کردن، گرد کردن[2]  ؛ جهانی، عمومی[3] ، جامع  به کار می‌رود. بنابر این، واژۀ «globalization» را می‌توان به معنای «به‌هم پیوستگی جهان در تمامی عرصه‌ها» دانست که همانند یک موجود به هم پیوسته است.  

جهانی‌شدن از نظر اصطلاحی 

اما از نظر اصطلاحی برای جهانی شدن تعریف واحدی که جامع افراد و مانع اغیار باشد و اکثر نظریه‌پردازان در مورد آن توافق نظر داشته باشند؛ ارائه نشده و همچنان ابهامی معنادار بر مفهوم جهانی‌شدن سایه افکنده است. دلیل چنین ابهامی می‌تواند این امر باشد که «این پدیده به حد نهایی تکامل خود نرسیده است و هر روز چهرۀ تازه‌ای از ابعاد آن نمایان می‌شود»[4]

برخی نظریه‌پردازان، جهانی‌شدن را عمدتا با رویکرد اقتصادی معنا کرده‌اند. کومسا معتقد است که «جهانی‌شدن حاصل یکپارچگی اقتصادی، مالی و زیست محیطی است»[5].

برخی دیگر چون واترز  جهانی‌شدن را «فرایندی اجتماعی می‌دانند که در نتیجۀ آن، محدودیت‏های جغرافیایی و نظام‏های اجتماعی و فرهنگی متحول و برچیده می‏شوند و به تشدید آگاهی عمومی منجر می‏شود.» [6].

برخی دیگر، جهانی‌شدن را فرایندی می‌دانند که به فشرده شدن زمان و مکان و در نتیجه تراکم آگاهی بشر منجر می‌شود. رابرتسون در مورد جهانی‌شدن می‌گوید: «مفهوم جهانی‌شدن هم، بر درهم فشرده شدن جهان، و هم، برتراکم آگاهی نسبت به جهان به عنوان یک کل دلالت دارد»[7]

همان طور که بیان شد، ارائۀ تعریفی جامع از جهانی‌شدن کار دشواری است؛ اما می‌توان گفت: جهانی‌شدن پدیدۀ نوظهوری است که در عرصه‌های سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی زندگی بشری، دگرگونی‌های زیادی ایجاد کرده است و می‌تواند با فرهنگ مهدویت و همچنین ظهور امام زمان 4 ، که در آینده به یکی از مهم‌ترین رویدادهای بشری تبدیل می‌شود و جنبه جهانی دارد؛ ارتباط عمیقی داشته باشد.

با توجه به ظرفیت‌های خاص فرهنگ مهدویت، امروزه این فرهنگ در حوزه‌های مختلف، به ویژه حوزه جهانی شدن مورد بررسی قرار گرفته و مجامع علمی، به مهدویت و جهانی‌شدن توجه ویژه‌ای داشته‌اند؛ به نحوی که این موضوع، کنفرانس‌ها، مقالات، پایان‌نامه‌ها و کتاب‌های متعددی را به خود اختصاص داده است.

محورهای اصلی چنین رویکردهای علمی، از یک لحاظ بیان ابعاد، اهداف، نظریات، ویژگی‌ها و آثار جهانی‌شدن و مهدویت بوده و از سویی دیگر، ویژگی‌های حکومت جهانی مهدوی، مقایسۀ بین جهانی‌شدن و جهانی‌شدن اسلامی و مهدوی، امتیازات جهانی‌شدن مهدوی بر جهانی‌شدن غربی، معیارهای جهانی‌شدن غربی و مهدوی و مبانی جهانی‌شدن مهدوی را شامل می‌شود.

ابعاد جهانی مسئله جهانی شدن و ارتباط آن با مهدویت

جهانی‌شدن اقتصادی و مهدویت

یکی از مهم ترین ابعاد جهانی‌شدن، بُعد اقتصادی است. بسیاری از نظریه­پردازان، وجه غالب جهانی‌شدن را اقتصادی می­دانند. افزایش چشمگیر تجارت بین‌المللی، خصوصی سازی فعالیت‌های اقتصادی، گسترش شرکت‌های چند ملیتی، توسعۀ الکترونیکی ارتباطات تجاری، انتقال سریع فن‌آوری به دیگر کشورها، گسترش مراکز مالی‌جهانی، افزایش مهاجرت کارگران، رشد و تحول در ارتباطات حمل و نقلی و همچنین صرفه‌جویی در زمینه‌های تولیدی باعث شده ‌است که جنبۀ اقتصادی جهانی‌شدن، بر دیگر ابعاد جهانی‌شدن تاثیرات چشم‌گیری داشته‌‌ ‌‌باشد.

با توجه به بعد اقتصادی جهانی‌شدن، چنین برداشت می‌شود که داعیه داران جهانی‌شدن ادعا می‌کنند در صدد رونق فعالیت‌های اقتصادی در تمام جهان هستند. تلاش آنان در این زمینه اگر به صورت صحیح و کارآمد در عرصه‌های بین‌المللی پیش برود، شاید در برخی عرصه‌ها موفقیت‌هایی کسب کنند؛ اما به صراحت می‌توان بیان کرد که طبق آموزه‌های ادیان آسمانی، به ویژه دین مبین اسلام، پیشرفت صنعت و تکنولوژی و شکوفایی اقتصادی به صورت کامل، در دوران ظهور منجی آخرالزمان محقق خواهد شد.

بر اساس روایات، چشم‌انداز اقتصادی عصر ظهور به گونه‌ای است که امام علی 7 آن را فرصتی برای عرضه گنجینه‌های زمین به امام مهدی می‌داند، چنان که در روایت آمده است:«وَ تُخْرِجُ‏ لَهُ‏ الْأَرْضُ‏ أَفَالِیذَ کبِدِهَا وَ تُلْقِی إِلَیهِ سِلْماً مَقَالِیدَهَا[8]؛ زمین میوه‏هاى دل خود را براى او بیرون مى‏ریزد و کلیدهایش را به او مى‏سپارد.» توزیع ثروت و تقسیم اموال آنچنان به صورت مساوی صورت می‌گیرد که امام باقر7  آن را موجب ریشه‌کن شدن فقر دانسته و فرموده است: «دیگر نیازمندى یافت نمى‏شود تا به او زکات بدهد.» [9]  پیامبر گرامی اسلام نیز آن دوران را زمان وفور نعمت دانسته است و در این باره تأکید کردند: «در آن زمان، امت پیامبر چنان از نعمت برخوردار مى‏شوند که هرگز امتى آن‏چنان از نعمت برخوردار نشده باشد. سرتاسر زمین محصول مى‏دهد و هیچ‏ چیز را از آنان دریغ ندارد»[10]  همچنین امام باقر7 با اشاره به قرار گرفتن گنجینه‌های زمین در اختیار امام مهدی حکومت آن حضرت را فراگیر دانسته است. در متن حدیث آمده است:  «گنجینه‏هاى زمین براى او ظاهر مى‏گردد و حکومت او شرق و غرب جهان را فرامى‏گیرد»[11].

البته جهانی‌شدن در زمینه‌سازی این رونق و شکوفایی اقتصادی تاثیر مهمی دارد؛ چرا که زیرساخت‌های شکوفایی اقتصادی عصر پساظهور، تاحدودی در عصر پیشا ظهور شکل می‌گیرد.

به بیان دیگر، برای رسیدن به چنین عصر شکوهمندی، مسلماً باید زیر ساخت‌های اقتصادی تا حدودی به فعلیت رسیده باشند؛ زیرا بنا نیست تمامی موفقیت‌های دوران ظهور به واسطۀ معجزه باشد، بلکه به تلاش و کوشش انسان‌ها نیازمند است. به تعبیر آیت الله مکارم شیرازی،  اگر بنا بود همۀ کارها با معجزه تحقق پذیرد، حضرت امام مهدی در پی 313 یار شجاع و مطیع و فرمان بردار نبود و می‌توانست با قدرت الاهی و بدون تکیه بر سرباز، خود، جهان را فتح کند[12] 

بنابراین، ضروری است که مقدمات فنى تشکیل حکومت واحد جهانى آماده باشد و این امر تا حدودی به واسطه جهانی‌شدن فراهم شده است. به تعبیر راسل  «در قدیم فارس‌ها (ایرانی‌ها) و رومی‌ها به راه‌های خود متکی بودند؛ ولی چون سریع‌ترین وسیلۀ آن روز، اسب بود و چون فاصلۀ مرکز از مرزها خیلی زیاد بود، ادارۀ امپراتوری امری محال به نظر می‌رسید. این اشکال با ظهور راه‌آهن و تلگراف تقلیل یافت، و با پیدایش بمب‌افکن‌های دور پرواز در حال از بین رفتن است. اکنون به لحاظ فنی مشکل بزرگی در یک امپراتوری وسیع جهانی وجود ندارد»[13]

البته باید این مسئله را نیز در نظر داشت که جهانی‌شدن در عرصۀ اقتصادی، معضلات بسیاری را برای انسان ها به ارمغان آورده است. نهادهای بین‌المللی موثر بر جهانی‌شدن، همانند سازمان تجارت جهانی و صندوق بین‌المللی پول، تا کنون نتوانسته‌اند نسخۀ جامع و سالمی برای اقتصاد جهان بپیچند تا مردم از دست این همه ناملایمات اقتصادی نجات پیدا کنند. به عنوان نمونه، استیگلیتز که مدتی رییس اقتصاددانان بانک جهانى بوده است؛ در مورد صندوق بین‌المللی پول می‌گوید: «پس از نیم قرن که از فعالیت‌های این سازمان می‌گذرد، به روشنی می‌توان دریافت که صندوق بین‌المللی پول در رسیدن به اهداف خود شکست خورده و به اهداف بنیادین خود که همانا کمک به کشورهای در حال سقوط اقتصادی بوده؛ نرسیده ‌است»[14]  عدم موفقیت جهانی‌شدن در بعد اقتصادی، باعث شده تا خیزش‌های مردمی بسیاری علیه جهانی‌شدن اقتصاد ایجاد شود.

 همچنین جهانی‌شدن اقتصادی، برای جوامع بشری این آگاهی را به وجود آورده که دیگر قوانین اقتصادی موجود نمی‌توانند آن ها را به آنچه وعده‌اش را داده‌اند، برسانند و نیازهای به‌حقشان را برآورده کنند. بنابر این، به دنبال راه نجاتی از این منجلاب می‌گردند. به بیانی دیگر، آنان وضعیت موجود را برنمی‌تابند و در پی رقم زدن وضعی مطلوب هستند، و این وضعیت مطلوب همان گمشده‌ای است که جوامع همواره دنبال آن هستند و سرانجام توسط امام زمان4 به انسان‌ها هدیه خواهد شد.

جهانی‌شدن سیاسی و مهدویت

جهانی‌شدن از بُعد سیاسی به این معنا است که مسائل سیاسی که فقط در محدودۀ سرزمینی خاصی مطرح بوده و به حوزۀ داخلی و حاکمیت ملی ارتباط داشته‌اند؛ به مسائلی فراملی، فرامنطقه‌ای و جهانی تبدیل شده‌اند.

در جهانی‌شدن سیاسی، دیگر داشتن قلمرو سرزمینی گسترده، ملاک ارزیابی قدرت محسوب نمی‌شود و حاکمیت ملی دولت‌ها بر سرزمین‌ها بسیار کم‌رنگ ‌است؛ به نحوی که «اصولا دولت‌ها نمی‌توانند با شهروندان خود هر طور که صلاح می‌دانند، رفتار کنند»[15]؛ چرا که جهانی‌شدن سیاست باعث شده تا حاکمیت ملی دولت‌ها تضعیف شود، به نحوی که دیگر نتوانند همانند گذشته استقلال کامل داشته باشند.

البته عوامل متعددی، از جمله شکل‌گیری قوانین بین‌المللی و ایجاد سازمان‌های بین‌المللی دست به دست هم داده‌ و حاکمیت ملی را به شدت تضعیف کرده‌اند. به تعبیر مورای: «یکی از عواملی که در شکل‌گیری تئوری اضمحلال قدرت دولت‌ها تاثیر داشته است، ظهور قوانین جهانی است که در سطحی بالاتر از دولت وضع می‌گردند»[16]

همچنین سازمان‌های بین‌المللی بر شکل‌گیری جهانی‌شدن تاثیر  بسیاری داشته‌اند؛ به نحوی که واترز  می‌گوید: «این سازمان‌ها یک شبکه تار عنکبوتی جهانی تشکیل می‌دهند که از طریق آن، تعیین هدف و تصمیمات مربوطه به نحوۀ تخصیص منابع جریان می‌یابد»[17]

واقعیت آن است که از جمله نکات مهمی که در بعد سیاسی جهانی شدن مطرح است، «حرکت به سوی حکومت جهانی و لزوم ایجاد یک قدرت برتر جهانی» می‌باشد؛[18] حکومتی که در آموزه‌های دینی وعدۀ تحقق آن داده شده است.

در قرآن کریم به جهت اشاره به این مطلب آمده است: Gوَ لَقَدْ کَتَبْنا فِی الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّکْرِ اَن الاْرْضَ یَرِثُها عِبادِیَ الصّالِحُونَF[19] در زبور بعد از ذکر [تورات] نوشتیم که بندگان شایسته‌ام وارث [حکومت] زمین خواهند شد.» تصور شکل‌گیری چنین حکومتی، در زمان‌های گذشته امری دشوار بود؛ اما جهانی‌شدن سیاسی توانسته است زیرساخت‌های فکری و تفکر راهبردی شکل‌گیری این حکومت جهانی را فراهم کند.

امروزه جهانی‌شدن، ظرفی را فراهم کرده است که تشکیل جامعۀ جهانی واحدی که قرآن کریم و روایات اهل بیت، وعده‌اش را داده‌اند، در آن تحقق عینی پیدا کرده است؛ چرا که «در روزگاران گذشته تصور حکومت فراگیر جهانى، همواره به دلیل وجود فاصله‏هاى زمانى و مکانى، با ابهاماتى همراه بوده است. پیش‏تر با توجه به دشوارى اداره قلمرو وسیع و جهانى، ارتباط مستقیم نفى مى‏شد؛ اما اینک در شرایط جهانى شدن، فهم ارتباط مستقیم و فراگیر در عرصۀ جهانى، حتى فراتر از کرۀ زمین، به مدد تکنولوژى‏هاى ارتباطى چندان مشکل نیست»[20]

همچنین بر اساس روایات اسلامى، با تشکیل حکومت مهدوی، مرزها هویت خود را از دست می‌دهند و همه دنیا در زیر یک پرچم و یک قانون و یک دین به سر خواهد برد و تمام پهنۀ زمین به یک کشور پهناور به مرکزیت شهر کوفه تبدیل می‌شود و کل مرزهای قراردادی ماهیت خود را از دست می‌دهند.

آنچه در مورد برداشته شدن مرزها در عصر ظهور وعده داده شده؛ مسئله‌ای است که در عصر جهانی‌شدن برآن تاکید شده و عملاً در بسیاری از جاها مورد پذیرش قرار گرفته است. صاحب نظران در عرصۀ جهانی‌شدن «نظریاتی از قبیل مرگ جغرافیا»[21] را برجسته کرده‌اند واترز نیز می‌گوید: «امکان وجود یک جهان بدون مرز به قدری فراوان شده ‌است که یک فرهنگ سیاسی مشترک در این زمینه در جوامع مختلف وجود دارد »[22]  بنابراین، جهانی‌شدن توانسته است این نکته را به افکار عمومی بقبولاند که در جهت یکی شدن حکومت جهانی، مرزها ماهیت قبلی خود را از دست داده‌اند، و این همان مسئله‌ای است که در عصر پساظهور به صورت کامل اعمال خواهد شد.

علاوه بر موارد مذکور می‌توان به صراحت بیان کرد که نظریه‌های سیاسی که در جهت بهبود وضعیت جامعه جهانی مورد توجه سیاستمداران قرار گرفته اند، تا کنون نتوانسته اند انتظارات جامعۀ جهانی را در ابعاد سیاسی برآورده کنند؛ چرا که در سایۀ همین نظریات ارائه شده، پیامدهای منفی بسیاری گریبانگیر جامعۀ جهانی شده است؛ آثاری از قبیل تهدید کشورهای ضعیف، به‌وجود آمدن بلوک‌های قدرتمند سیاسی، به‌وجود آمدن مراکز نامرئی تصمیم‌گیری جهانی، از بین بردن استقلال برخی کشورها، کاهش تسلط دولت‌های ملی بر امور داخلی و محدودتر شدن حیطۀ اختیارات و قدرت‌ آن ها، گسترش تروریسم، قانونی شدن حقوق ظالمانه‌ای چون حق وتو، ایجاد افزایش نابرابری و عدم تعادل بین ملت‌ها، افزایش جنگ و خونریزی؛ که هر کدام از این ها به نحوی باعث اعمال ظلم و ستم بر جامعۀ جهانی شده است.

رهاورد چنین ظلم‌های سیاسی، خیزش و خروش ملت‌ها است که برای از بین بردن وضعیت نامطلوب و رقم زدن وضعیت مطلوب گام برداشته و بیش از پیش؛ پذیرای منجی موعود شده تا آنها را از نابسامانی‌های سیاسی نجات دهد.

جهانی‌شدن فرهنگی و مهدویت

جهانی‌شدن، فرهنگ‌های مختلف را به شدت تحت تاثیر خود قرار داده و از این رو، بعد فرهنگی یکی از مهم ترین ابعاد جهانی‌شدن محسوب می‌شود. گسترش شبکه‌های ارتباطی و فناوری‌های رسانه‌ای در قالب کانال‌های متعدد ماهواره‌ای، افزایش دامنۀ اینترنت و گسترش شبکه‌ای آن در سراسر جهان، تکثر پیام‌رسان‌ها در فضای مجازی، از میان رفتن مرزهای فرهنگی، رویارویی فرهنگ‌های متنوع و بسیاری از مسائل دیگر، گویای این تاثیر است.

تاثیر جهانی‌شدن بر فرهنگ‌های مختلف، آن قدر عمیق است که تاملینسون می‌گوید: «جهانی‌شدن در ذات فرهنگ مدرن نهفته است و راه و رسم‌های فرهنگی در ذات جهانی‌شدن»[23]. کاستلز نیز معتقد است که «ماهیت جهانی که در حال شکل‌گیری است؛ اولاً و اساساً ماهیتی فرهنگی است.» [24]

در جهانی‌شدن فرهنگی می‌توان دو دیدگاه کلان را مطرح کرد: دیدگاه اول عبارت است از گسترش فرهنگی خاص در عرصۀ جهانی. دیدگاه دوم عبارت است از کثرت گرایی فرهنگی. به بیانی، دیگر جهانی‌شدن فرهنگ را می‌توان مانند سکه دو رویی دانست که یک روی آن نشان دهندۀ غلبه فرهنگی خاص بر سایر فرهنگ‌هاست و روی دیگرش، کثرت‌گرایی و تنوع فرهنگ‌ها را نشان می‌دهد.

بر اساس رویکرد اول، می‌توان گفت: اندیشه فراگیر کردن فرهنگ واحد جهانی، قدمتی طولانی دارد و در امپراتوری‌هایی مانند چین و یا رم و همچنین در ادیان مسیحیت و یهودیت و اسلام به وضوح نمایان است. از منابع دینی اسلامی، چنین برداشت می‌شود که سرانجام، فرهنگی که بر کل دنیا حاکم می‌شود فرهنگ اسلام است. در فرهنگ جهانی اسلامی با  اقدامات فرهنگی دولت کریمه امام زمان4، تمامی‌فرهنگ‌ها به چالش کشیده می‌شوند و فرهنگ غالب در عصر ظهور، فرهنگ ناب اسلامی است.

با توجه به رویکرد دوم به فرهنگ در پی جهانی شدن فرهنگ، می‌توان چنین گفت که جهانی‌شدن نوعی تنوع فرهنگی را رقم زده است. در این زمینه یکی از فرهنگ‌هایی که می‌تواند به واسطه زیرساخت‌های جهانی‌شدن به خوبی رشد کند و توسعه یابد، فرهنگ مهدویت است. «کانون فرهنگ مهدوى را مى‏توان تحقق فرج و ظهور منجى موعود دانست. هرگونه نگرش، هنجار، سنت و شعایر خاصى که پیرامون چنین اعتقادى شکل مى‏گیرد، مى‏تواند در مقوله فرهنگ مهدویت قرار گیرد»[25]. جهانی‌شدن توانسته است در ترویج این اندیشه سهم به‌سزایی داشته باشد.

در روند تنوع فرهنگی که جهانی‌شدن ایجاد کرده؛ فرهنگ مهدویت که از پشتوانه قوی‌ترین آموزه‌های اصیل اسلامی برخوردار است، می‌تواند در عرصه جهانی درخشندگی خاصی پیدا کند. این فرهنگ به واسطۀ زیرساخت‌های جهانی‌شدن، می‌تواند در بین فرهنگ‌های متنوع به خوبی عرض اندام کند و آموزه‌های اصیل خود را در معرض افکار جهانیان قرار دهد و در بین جوامع مختلف ریشه بدواند.

اگر پیروان فرهنگ‌های متنوع، با زیبایی‌های فرهنگ مهدوی آشنا شوند و احساس کنند که فرهنگ مهدوی با آموزه‌های فرهنگی شان تعارضی ندارد، به آن رغبت پیدا می‌کنند. به تعبیرسید محمد صدر: «اگر حضرت براى همگان شناخته شده باشد دست یافتن به او به سادگى امکان‏پذیر خواهد بود[26]

به پشتوانه روند روبه‌رشد و غیر قابل توقف فناوری‌های اطلاعاتی، افرادی مانند مک لوهان ؛ سخن از دهکدۀ جهانی می‌زنند و برخی دیگر از نظریه‌پردازان از نظریه دهکدۀ جهانی مک لوهان عبور کرده و ایدۀ کلبۀ جهانی را مطرح می‌کنند. مانوئل کاستلز می‌گوید: «ما در دهکدۀ جهانی زندگی نمی‌کنیم؛ بلکه در کلبه‌هایی به فراخور حال هر منطقه زندگی می‌کنیم که در سطحی جهانی تولید، و در محدودۀ محلی توزیع شده‌اند»[27]

چنین بستر فرهنگی در عرصه بین‌الملل، باعث شده تا بسیاری از روایاتی که در مورد دوران پیشاظهور، ظهور و پساظهور بیان شده، برای افکار عمومی به خوبی ملموس شود؛ چرا که فهم چنین روایاتی «جز در پرتو گسترش عینی تکنولوژی، علم و اطلاعات که به عنوان جهانی‌شدن مطرح گردیده‌اند، قابل تفسیر و فهم نخواهد بود. در حقیقت آنچه در گذشته‌ها در این خصوص نقل شده بود، افسانه تلقی می‌شد، چون قابل فهم نبود؛ ولی امروزه که واقعیات عینی، منقولات گذشتۀ دینی را به روز گردانیده است، معجزه تلقی می‌شود»[28]

به عنوان نمونه امام صادق7 با اشاره به ارتباط مؤمن از شرق با غرب و بالعکس بر این مسئله صحه گذاشته است. در متن حدیث آمده است:« اِن الْمُؤْمِنَ فِی زَمَانِ الْقَائِمِ وَ هُوَ بِالْمَشْرِقِ‏ لَیرَى‏ أَخَاهُ الذِی فِی الْمَغْرِبِ وَ کذَا الذِی فِی الْمَغْرِبِ یرَى أَخَاهُ الذِی فِی الْمَشْرِق[29] ؛ در زمان حضرت مهدى، مؤمنِ ساکن در شرق عالَم، برادر مؤمنش را که در غرب است، مى‏بیند، و مؤمنِ ساکن در مغرب، برادر مؤمنش را که در مشرق است، مى‏بیند.» همچنین امام باقر 7 به هموار شدن ارتباط شیعیان با امام مهدی از راه دور و حل مشکل فاصله فیزیکی اشاره نموده است. به جهت اشاره به این مطلب در سخنان آن حضرت آمده است: «إِن قَائِمَنَا إِذَا قَامَ مَد اللهُ‏ لِشِیعَتِنَا فِی أَسْمَاعِهِمْ وَ أَبْصَارِهِمْ حَتى لَا یکونَ بَینَهُم‏ وَ بَینَ الْقَائِمِ بَرِیدٌ یکلمُهُمْ وَ یسْمَعُونَ وَ ینْظُرُونَ إِلَیهِ وَ هُوَ فِی مَکانِه [30] ؛ زمانى که قائم ما قیام کرد، خداوند به گوش‏ها و چشمان شیعیان ما مدد می‌کند تا با آنها [در هرجاى دنیا باشند] حرف مى‏زند و آن ها سخن او را مى‏شنوند و او را مى‏بینند، در حالى‏که او در جاى خود قرار دارد».

چنین تعابیری که در برخی روایات منعکس شده است، برای نسل‌های گذشته اموری شگفت‌انگیز بود و فقط با داشتن روحیۀ تعبدی می‌توانستند آنها را بپذیرند. اما امروزه به واسطۀ جهانی‌شدن و پیشرفت ارتباطات و زیرساخت‌های اطلاعاتی، چنین روایاتی نه تنها برای متشرعان؛ بلکه برای کسانی که اعتقادات دینی هم ندارند؛ ملموس و قابل درک است.

در ورای این اتفاق، این حقیقت نیز وجود دارد که جهانی‌شدن فرهنگی، آثار و پیامدهای منفی فراوانی را رقم زده است که برخی از آنها عبارتند از: «تخریب مفاهیم فرهنگی، تخریب هویت‌های محلی، ملی و مذهبی، تغییر مرزبندی‌های فرهنگی و ایدئولوژیک، ایجاد تضاد، تعارض و گسست فرهنگی، استحاله و اضمحلال و نابودی فرهنگ» (نقلبری، 1393، 106)؛ استعمار رسانه‌ای، کم رنگ شدن ارزش‌ها و هنجارهای اخلاقی، از بین رفتن امنیت فرهنگی، افزایش شبیخون فرهنگی، سکولاریزه شدن مفاهیم فرهنگی، گسترش و ترویج فساد و بی‌بندوباری، تغییر ذائقۀ ملت‌ها، بحران‌های فرهنگی و هویتی؛ که هر کدام از این آثار منفی، نوعی ظلم و ستم است که به واسطۀ جهانی‌شدن بر جوامع گوناگون، اِعمال می‌شود و فرهنگ‌های فاسد و دردسرساز، در جوامع بشری را ترویج کرده است.

چنین فرهنگی که جهانی‌شدن برای جوامع گوناگون به ارمغان آورده است، در پرشدن زمین از ظلم و ستم، نقش اساسی دارد. این روند جامعۀ بشری را در زندانی سرشار از ظلم و ستم که به وسعت دنیاست، محبوس می‌کند. در چنین زندانی قاب زرین ارزش‌های اخلاقی شکسته می‌شود و ارزش‌هایی واژگون شده برای مردم به تصویر کشیده می‌شوند. نتیجه این نابسامانی‌های فرهنگی، فشارها و ظلم و ستم‌هایی است که از طرف ارزش‌های اومانیسمی بر جامعۀ جهانی اعمال می‌شود، و نیز انفجار فرهنگی و یا انقلاب و خیزش اجتماعی گسترده‌ای است که در جهت آزاد شدن از اسارت این نابسامانی فرهنگی و رهایی از این چنین زندانی و ورود به دنیای پساظهور است.

 

 

نتیجه گیری

جهانی شدن فارغ از نقدهایی که بر آن وارد است، از دو منظر با مهدویت در ارتباط است. نسخت آن که به عنوان اتفاقی هماهنگ با ظهور امام مهدی در حال وقوع است و از آن می‌توان به عنوان وقایع پیش از ظهور یاد کرد که به عنوان جریانی همخوان با مهدویت در حال وقوع است.

دوم آن که جهانی شدن از جمله جریان‌هایی باشد که هم گرایی غیر مستقیم ایجاد کند به این معنی که جامعه جهانی پس از آن که به الگوی مشترک برای اداره جهان دست یافت، لکن در پی آن پر شدن زمین از ظلم مشاهده  می‌شود،  با این وجود، جهان به عنوان یک کل واحد به نکته‌ای کلیدی دست می‌یابد که انسان به عنوان نوع واحد نیازمند حکومت جهانی عدالت محور و سازگار با فطرت است که آن حکومت جهانی امام مهدی است تا در پرتو آن به آرزو‌های دیرینه‌ بشری از جمله عدالت و امنیت و... که جهانی شدن مدعی آن است، دست یابد. به این لحاظ نیز جهانی شدن همخوان با حکومت جهانی امام مهدی است. 

 

 

[1]. استاد مرکز تخصصی مهدویت و  پژوهشگر  پژوهشکده مهدویت و موعود گرایی.  sm.manvi@chmail.ir

[2] . سلیمان حییم، فرهنگ معاصر انگلیسی، ص350.

[3] . مهدی نوروزی خیابانی، فرهنگ جامع لغات و اصطلاحات سیاسی، ص 201.

[4] . پیترهانس، دام جهانی شدن، ص14

[5] . ازفاو کومسا؛1388 جهانی شدن و منطقه گرایی و تاثیر آن بر کشورهای در حال توسعه،ص 183.

[6] . مالکوم واترز،جهانی شدن، ص 12.

[7] . رولند رابرتسون، جهانی‌شدن،ص 35.

 

[8] .محمد بن حسن( شریف رضی)، نهج البلاغه، ص196.

[9] . محمد باقر مجلسی، بحارالانوار،ص52.

[10] . علی بن عیسی اربلى، کشف الغمه،ص487.

[11] .محمد بن علی (ابن بابویه)، ص331.

[12] .ناصر مکارم شیرازی؛1386 حکومت جهانی امام مهدی،ص 85.

[13]. برتراند راسل، تاثیر علم بر اجتماع،  ص42.

[14] . جوزف استیگلیتز، جهانی شدن و پیامدهای ناگوار آن، ص35.

[15]. دیویدهلد- آنتونی مک گرو، جهانی شدن و مخالفان آن،ص23.

[16]. وارویک ای مورای، جغرافیای جهانی شدن، ص 232.

[17]. مالکوم واترز، جهانی شدن، ص 165.

[18]. اندرو هیوود، سیاست، ص 220.

[19]. انبیاء: 105

[20]. غلامرضا بهروزی لک،سیاست و مهدویت، ص 169.

[21].  وارویک ای مورای، جغرافیای جهانی شدن، ص9.

[22].  مالکوم واترز، جهانی شدن، ص174.

[23] . جان تاملینسون، جهانی شدن و فرهنگ، ص 13.

[24] . مانوئل کاستلز، عصر اطلاعات، ص 21.

[25]. غلامرضا بهروزی لک،سیاست و مهدویت،ص67.

[26]. سید محمد صدر، تاریخ غیبت کبرا، ص 51.

[27] . مانوئل کاستلز، عصر اطلاعات، ص397

[28] . سید عبداللطیف سجادی، ویژکی های حکومت جهانی حضرت مهدی، ص 238.

[29] . مجلسی، بحار الانوار، ج52،ص 391.

[30] . قطب الدین راوندى،الخرائج والجرائح، ج2، ص 840.

  1.  

     

    منابع

    قرآن کریم.

    1. ابن ‌بابویه، محمد بن ‌علی، کمال ‌الدین و تمام ‌النعمه، کتابفروشی اسلامیه، تهران، 1395ش.
    2. ازفاو، کومسا، جهانی‌شدن و منطقه گرایی و تاثیر آن بر کشورهای در حال توسعه، ترجمه اسماعیل مردانی گیوی، اطلاعات سیاسی اقتصادی، ش 147- 148، 1378ش.
    3. استیگلیتز، جوزف، جهانی‌شدن و پیامدهای ناگوار آن، ترجمه محمدرضا باوفا، انتشارات امیرکبیر، تهران، 1385ش.
    4. امیدی نقلبری، مهدی، اسلام، جهانی‌شدن و جهانی سازی، پژوهشگاه بین المللی المصطفی، قم، 1393ش.
    5. بهاءالدین نیلى، على بن عبدالکریم، سرور أهل الإیمان فی علامات ظهور صاحب الزمان 4، دلیل ما، قم، 1384ش.
    6. بهروزی لک، غلامرضا، سیاست و مهدویت، موسسه آینده روشن؛ پژوهشکدۀ مهدویت، قم،1388ش.
    7. تاملینسون، جان، جهانی شدن و فرهنگ، ترجمه محسن حکیمی، دفتر پژوهش‌های فرهنگی، تهران،1381ش.
    8. حییم، سلیمان، فرهنگ معاصر انگلیسی، تهران، نشر موسسه فرهنگ معاصر. 1381ش.
    9. رابرتسون، رولند، جهانی‌شدن، تئوریهای اجتماعی و فرهنگی، ترجمه کمال‌پولادی، نشر ثالث، تهران، 1380ش.
    10. راسل، برتراند، 1343ق، تاثیر علم بر اجتماع، مترجم مجمود حیدریان، تهران، انتشارات دهخدا.
    11. سجادی، سیدعبداللطیف، 1383ش، ویژگی‌های حکومت جهانی حضرت مهدی، قم، انتشارات چهارده‌معصوم.
    12. شریف رضی، محمد بن حسین، 1414ق، نهج البلاغة (صبحی صالح).
    13. صدر، محمد، 1382ش، تاریخ غیبت کبرى، تهران، نیک معارف.
    14. راوندى، قطب الدین ، 1409ق، سعید بن هبة الله، الخرائج و الجرائح، قم، مطعبه العلمیه.
    15. کاستلز، مانوئل، 1385ش، عصر اطلاعات، اقتصاد، جامعه و فرهنگ، ترجمه احمد علیقلیان و افشین خاکباز، تهران، انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی.
    16. مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، بیروت، دار احیاء التراث العربی، 1403ق.
    17. مک لوهان، مارشال، آینه‌های جیبی، ترجمه ابراهیم رشید پور، تهران، انتشارات رادیو و تلویزیون ملی ایران، 1352ش.
    18. مکارم شیرازى، ناصر، حکومت جهانى مهدى 4، نسل جوان، قم، 1386ش.
    19. مورای، وارویک ای، جغرافیای جهانی‌شدن، ترجمه جعفر جوان و عبدالله عبدالهی، نشر چاپار، تهران، 1388ش.
    20. نوروزی خیابانی، مهدی، فرهنگ جامع لغات و اصطلاحات سیاسی، نشر نی، تهران، 1378ش.
    21. واترز، مالکوم، جهانی‌شدن، ترجمه اسماعیل مردانی گیوی و سیاوش مریدی، سازمان مدیریت صنعتی، تهران، 1379ش،
    22. هلد، دیوید؛ مک گرو، آنتونی، جهانی‌شدن و مخالفان آن، ترجمه مسعود کرباسیان، انتشارات علمی و فرهنگی، تهران، 1382ش،
    23. هیوود، اندرو، سیاست، ترجمه عبدالرحمان عالم، نشر نی، تهران،1392ش،
    24. هانس، پیتر مارتین، دام جهانی شدن، مترجم حمیدرضا شهمیرزادی، موسسه فرهنگی دانش و اندیشه معاصر، چاپ اول، تهران،1۳۸۱.ه ش.